بایگانیها
دستهها
جرگلان مقصدی متفاوت , فرهنگ بی آلایش ، هنر زنان ترکمن و طبیعتی بکر
نگاهي به وجه تسميه «جرگلان» خراسان شمالي
دکتر حسن ستايش
جرگلان نام دهستاني به مرکزيت روستاي يکه صعود از شهرستان راز و جرگلان است که در ۶۴ کيلومتري شمال غربي شهر راز در استان خراسان شمالي قرار دارد.
اين دهستان از شمال هم مرز با ترکمنستان از جنوب به شهر راز و از غرب و جنوب غربي به شهر مراوه تپه ( در استان گلستان) محدود ميگردد. در محدوده اين دهستان ۵۲ روستا و ۴۰ مزرعه و مکان وجود دارد.
متأسفانه جرگلان به عنوان منطقه ترکمن نشين که وسعت زيادي از شهرستان راز جرگلان را در بر مي گيرد , از نظر پيشينه در ادبيات تاريخي ايران زمين چندان جايگاهي ندارد . مثلاً در گيتاشناسي ايران ( دايره المعارف جغرافيايي ايران ) اساساً نامي از جرگلان برده نشده است.
در کتاب فرهنگ جغرافيايي آباديهاي کشور نيز به جرگلان به عنوان مدخل خاصي که به توپوگرافي اين منطقه بپردازد اشاره اي نشده است؛ ولي در معرفي آباديهاي که تحت پوشش اين دهستان هستند به صورت «جر کلان» عنوان گرديده است.
در حقيقت, تصور بر اين بوده که اين کلمه مرکب از دو جزء «جر» و «کلان» است که اگر بر اساس فرهنگ هاي معتبر واژه «جر» را به معناي شکاف زمين و خندق و « کلان » را هم به معني بزرگ در نظر بگيريم مفهوم خندق بزرگ وجه تسميه اي است که با واقعيت هاي جغرافيايي اين منطقه تناسب ندارد. گو اينکه اين تعيين وجه تسميه بدون توجه به تلفظ بومي و گويشي که اين واژه بدان متعلق است صورت گرفته و جرگلان به صورت جر کلان که کلمه اي آشنا و مأنوس با زبان فارسي است ارائه شده است .
برخي مي گويند اين واژه تحريف شده ترکيب « جلگه کلان» است؛ يعني جلگه بزرگ . در مورد اين فرضيه نيز مي توان گفت که اولاً موقعيت طبيعي غالب آباديهاي اين دهستان تپه اي است و تعبير «جلگه کلان» در اينجا محلي از اعراب ندارد. ثانياً از نظر قواعد تغييرات آوايي در زبان شناسي همزماني و در زماني, تبديل کلمه «جلگه کلان « به « جرگلان » قاعدهمند و طبيعي به نظر نمي رسد.
برخي ديگر معتقدند جرگلان صورت ديگري از جَرگِلَن است . در اين ترکيب« جر » به معناي رودخانه تلقي شده و گِلَن از ريشه فعلي « گلماق » در زبان ترکي, نقش اسم فاعل يا صفت حاليه به معني « در حال آمدن » را ايفا مي کند ؛ يعني رود هميشه روان؛ که کنايه از رود چندير است.
اين فرضيه نيز ايراداتي دارد . زيرا اولاً از قديم الايام نام اين رودخانه چندير بوده که نام يکي از قبايل ترکمن است و دليلي ندارد به رودخانه جرگلان تغيير يابد و بعد اين نام به کل منطقه اي که اين رود در آن جريان دارد تعميم داده شود . اگر قرار بر تعميم نام رود خانه باشد همان نام چندير را هم مي توان به جاي جرگلان به سراسر منطقه تعميم داد . ثانيا ً «جر » در زبان ترکمني به معناي رودخانه نيست و ثالثاً گِلَن به معناي کسي است که «در حال آمدن» است ؛ نه روان يا رونده که بتواند صفتي براي رودخانه باشد .
بنابراين, از اين وجه تسميه هاي عاميانه و غيرعلمي در گذريم و سراغ منابع تاريخي برويم و ببينيم که تاريخ در اين زمينه چه اطلاعاتي به دست مي دهد.
علاوه بر کتابهاي مرجع فوق الذکر , در کتابها و منابع تاريخي نيز- تا آنجا که نگارنده به آنها دسترسي داشته – هيچ ذکري از جرگلان به عمل نيامده است. در نقشه هاي جغرافيايي قديمي و اطلس هاي تاريخي و حتي در منابع متأخر نيز که موضوع حوادث سياسي اين منطقه بوده يادي از جرگلان نشده است .
مثلاً در برخي قراردادهايي که بين ايران و روسيه منعقد گرديد نامهاي رودخانه چندر و سمبار و روستاهايي مانند نخور , گرماب, قاتليس ( قتليش ) و قلعه غلامان و کوه مي سي نو به مناسبت در متن قرارداد ها ذکر گرديده است اما هيچگاه کلمه جرگلان به چشم نمي خورد ( مرزهاي ايران , ص 12 ) .
اين نشان مي دهد که جرگلان به عنوان يک نامواژه بيشتر در افواه خود تراکمه اين منطقه و اقوام و ملل اطراف آن ساري و جاري بوده است و به رسميت شناختن و ثبت هويت آن در اسناد رسمي به زماني باز مي گردد که در تقسيمات کشوري به عنوان يکي از دهستان هاي شهرستان بجنورد انتخاب شده است .
البته منطقه جرگلان قبل از ورود ترکمنها به اين منطقه بي اسم و رسم نبوده و در اسناد و مدارک رسمي و دولتي نامي داشته است که بر اساس اسناد و منابع تاريخي متأخر, طبق قراين موجود جرگلان جزء منطقه وسيعي به نام « ساري قاميش » بوده است( همان)
از آنجا که ترکمانان از قديم الايام هيچگاه اطاعت سلاطين را به ميل و خاطر قبول نمي کردند, لذا پيوسته در صحراهاي دوردست آسياي مرکزي و شمال ايران به صورت پراکنده مي زيستند . اما اين قوم با هجوم مغولها تحت شديدترين ضربات و ويراني ها قرار گرفتند؛ به طوري که قبايل مختلف آن در سده سيزدهم از دست مغولان مهاجم به اعماق بيابان ها پناه بردند و به تدريج به کشاورزي روي آوردند .
در همين هنگام بود که متوجه شدند آب رودخانه جيحون از کناره هاي آن سرازير شده به سوي غرب جريان يافته و جلگه بيکران «ساري قميش » را سيراب نموده است. در اين جريان درياچه بزرگي از آب شيرين نيز در اين محل ايجاد شده است .
بنابراين ترکمن ها و ساير فرارياني که از طوايف مختلف بودند در ساري قميش گردآمده با احداث شبکههاي پيچيده آبياري مانند قنات به زراعت پرداختند. آنها به کمک شبکه هاي آبرساني بيش از ۵۰ هزار هکتار زمين آبياري کردند. بخشي از مردم نيز به پيشه وري و بخش ديگر دامداري پرداختند (پيدايش خلق ترکمن , ص 17).
اين گروهها و طوايف بعد از سالها زندگي محل سکونت خود را جرگلان ناميدند ؛ همان منطقه اي که امروز موضوع تحقيق اين نوشتار است ؛ و ساري قميش که به حوزه وسيعتري از آن اطلاق مي شد به تدريج از سينه ها و افواه زدوده شد.
البته عنوان جرگلان از همان ابتداي امر تقريباً تمامي مناطق ترکمن نشين خراسان شمالي را شامل مي شده است ؛ به طوري که در يک تحقيقات ميداني ريش سفيدان ترکمن در منطقه جرگلان و مناطق اينچه و امند و تلو و ساير آباديهاي ترکمن نشين مانه و سملقان و غلامان همگي خود را جرگلانلي يا اهل جرگلان معرفي مي کردند.
حال بايد پرسيد که کلمه جرگلان از کجا آمده است و چرا ترکمانان اين منطقه اصرار داشتند خود را جرگلاني بنامند و ريشه خود را به آن پيوند دهند؟
در جاينام شناسي اماکني هستند که نام آنها در اثر مهاجرت يا کوچ و يا عوامل ناشي از آن در ايران به وجود آمده اند . بدين ترتيب که نام محل زندگي قبلي براي محل زندگي جديد نهاده شده است؛ مانند جلفا در اصفهان .
طبق دلايل زبانشناختي که ذيلاً خواهد آمد جرگلان بجنورد نيز يکي از اين جاينامهاست که ساکنان آن ترکمانان مهاجري هستند که قبلاً در منطقه ديگري به نام جرگلان تحت سلطه مغولان در مغولستان زندگي مي کردند.
در تحقيقات به عمل آمده , جرگلان نام کوهي در استان گبي آلتاي در مغولستان غربي بوده است که تراکمه بجنورد اعم از طوايف مختلف در دامنه آن زندگي مي کردند. البته در سال 1924 شهري به نام جرگلان در آنجا تأسيس گرديد که اکنون با جمعيتي بالغ بر 2785 نقر و مساحتي به وسعت 368 کیلومتر مربع در جنوب اين کوه قرار دارد.
اما در تأييد اينگونه فرضيه هاي تاريخي هميشه اسناد و مدارک به اندازه کافي وجود ندارد تا بتواند تکافوي اثبات فرضيه اي را بکند؛ يعني گاهي آنقدر خلاء اسناد در يک زمينه وجود دارد که نمي توان اطلاعي از يک واقعيت تاريخي به دست آورد. به همين دليل معمولاً از يافته هاي علوم زبانشناسي تاريخي و ريشه شناسي ( اتيمولوژي ) استفاده مي شود تا بتوان ابعاد و زواياي پنهان و مبهم يک پديده تاريخي را بازنمود .
در اينجا نيز , اگرچه تاريخ دقيق راه يافتن واژه جرگلان به منطقه و مسير آن فعلاً براي نگارنده ممکن نيست ؛ ولي علم ريشه شناسي نشان مي دهد که نام جرگلان ريشه در نام آبادي وکوهي دارد که در مغولستان بوده است.
در ريشه يابي واژه جرگلان مي توان گفت که اين واژه مرکب از جرگه ( به معناي حلقه سپاه و لشکر که کلمه چريک نيز از همين ريشه است ) و کلان ( به معناي طايفه ) است و هر دو واژه به نقل از کتابهاي فرهنگ اصطلاحات ديواني دوران مغول ( ص 109) و تاريخ ترکمنهاي آسياي ميانه ( ص 240) ريشه در زبان مغولي دارند. در ترکيب اين دو واژه هجاي « کَ » براي سهولت تلفظ حذف گرديده و تبديل به جرگلان شده است که معناي طايفه جرگه ( حلقه لشکر) را به ذهن متبادر مي کند.
ريشه اين حلقه شايد به اين باز گردد که وقتي مغولان در جايي فرود مي آمدند به صورت دايره بزرگ قوم خود را در ميان مي گرفتند و بعد از اين روش در جنگ بهره مي گرفتند تا بيگانه نتواند ميانشان راه يابد (پيشين, ص207)
انجمن حرفه ای راهنمایان گردشگری خراسان شمالی بجنورد خیابان شهید رضا امامی پلاک35
05832231383
09155845439
1 نظر
ترکمن اصیل و سنتی
با اخلاق و منش خاصی هستند